در لغتنامۀ مرحوم دهخدا
قُنوت.
(ع مص)
- فرمانبرداری کردن. و از این معنی است قول خداوند تعالی : القانتین و القانتات.
- خاموش بودن. سکوت کردن.
- بازماندن در سخن. امساک در کلام.
- ایستادن در نماز. و به همین معنی است حدیث : أفضل الصّلوة طول القنوت.
- دعا کردن.
- ذلیل و خوار شدن : قنت له : ذلّ.
*******
در کتاب العین
فراهیدي
قنت
و قَنَتُوا لله أي أطاعوه،
و منه القُنُوتُ أي الطّاعة،
و قَانِتُونَ أي مطيعون.
و القُنُوتُ : الدّعاء في آخر الوتر قائما، و منه قوله تعالى : وَ قُومُوا لِلهِ قانِتِينَ، و قوله : أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ، و هو الدّعاء قياما هاهنا.
و قَنَتَتِ المرأةُ لزوجها أي أطاعته.
*******
جمهرة اللغة
ابن دُرَید